سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش تا همراه بردباری نگردد، نتیجه ندهد . [امام علی علیه السلام]
.:: دستخط های یک عدالت خواه ::.
 
تدکرات من و مسیح به رئیس جمهور

برادر عزیر مسیح مهاجری در سرمقاله ای در روزنامه جمهوری هاشمی، (ببخشید! اصلاح میکنم: جمهوری اسلامی) رئیس جمهور را به خاطر بعضی از امور دعوت به عذر خواهی از مردم کرده که بنده نیز علاوه بر عذر خواهی نکات دیگری را به رئیس جمهور تذکر میدهم. ( موارد *دار تذکرات برادر مسیح مهاجری و توضیحاتش تذکرات بنده به رئیس جمهور است)

* عذرخواهی بابت سیاست‌های اقتصادی تورم زا

آقای احمدی نژاد ضمن عذر خواهی از مردم، تیم اقتصادی خود را یک دوره فشرده نزد برادران کارگزاران بفرستد تا مهار تورم را در عرض 2 سوت یاد بگیرند.  چرا که کارگزاران در مهار تورم تجربه زیادی دارند. مثلا در یک قلم توانستند تورم را مهار کرده و در سال 74 - 75 تورمی فقط حدود 8-47 درصد داشته باشیم.

* عذرخواهی بابت مسامحه در محاکمه و برخورد قاطع با مفسدان اقتصادی

من هم پیشنهاد میکنم احمدی نژاد علاوه بر عذر خواهی یک دوره آموزشی نزد آقای خاتمی برود تا مبارزه با فساد اقتصادی را یاد بگیرد. مخصوصا مبارزه با پرونده های بزرگ مانند پترو پارس. آقای خاتمی چنان تجربه ای در راه مبارزه با فساد اقتصادی دارد که یک شبه پرونده مهمی مانند پترو پارس را نابود میکند.

*عذرخواهی بابت جایزه دادن به بازیگران مساله‌دار    * عذرخواهی بابت مجوز دادن به فیلم‌های مساله دار
در این مورد هم خوب هست احمدی نژاد  نه تنها عذر خواهی کند  بلکه نماینده ویژه ای را به فرنگ فرستاده تا برادر مجاهد فرنگ نشین، جناب آقای مهاجرانی را جهت نشستن بر روی صندلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ایران بیاورند. چرا که در زمان وزارت او با مفهوم ترین و اسلامی ترین فیلم ها به اکران گذاشته شد.

*عذرخواهی بابت ماجرای کردان

در این مورد هم احمدی نژاد باید از تجربه سالیان گذشته مدد بگیرد. خاتمی به قدری هوای زیر مجموعه خود را داشت که نگذاشت کسی از اطرافیانش از مدرک تحصیلی بی بهره بماند. احمدی نژاد هم باید این کار را تکرار کند: موسسه ای پیدا کند ( مثلا نام آن هوایی باشد یا همچین چیزیی) و کردان و یا هرکس را که مدرک ندارد به آنجا فرستاده و مدرک بگیرد. بعد از چند سال هم که اوضاع قاراشمیش شد و پته مدارک ((موسسه هوایی)) روی آب افتاد به وزارت علوم امر کند که از هوایی شکایت کند و اما در عمل اجازه ندهد دادگاهی تشکیل شود.

 

قسمت دوم در برنامه بعد!


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط 87/7/27:: 11:3 صبح     |     () نظر
 
آقای خاتمی سلام!

آقای خاتمی سلام! سلامی چو بوی خوش آشنایی

آشنا از اون نظر که با کارهاتون فضای آشنای خرداد 84 رو به یادم آوردین! یادم هست که آقای هاشمی هم تا اخرین روزهای ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری نهم هر روز با خبرنگاری مصاحبه میکرد و روزی میکفت (( میام)) و روزی میگفت (( نمیام))!

آقای خاتمی! بهت تبریک میگم. چقدر راحت من و امثال من، اصلاح طلب و اصولگرا، رسانه منتقد و متحد، همگی را در ستاد انتخابات خودت جمع کردی! میدانم که الان هیچ چیزی برای شما مهمتر از این نیست که نام شما بر سر زبانها افتاده و هر روز عکس شما بر روی صفحه روزنامه ها و  خبری از شما بر خروجی خبرگزاری ها قرار گیرد تا شما به عنوان کاندیدای مطرح همیشه بر سر زبانها باشید.

و چقدر خوب همه را به بازی گرفتین. با استفاده از همان شیوه که اقای هاشمی در دوره قبل استفاده کرد، شما هم همه را وارد این بازی کردید. روزی فارس تیتر میزند که خاتمی گفت نمیآید و فردای همان روز بنیاد باران آن را تکذیب میکند. و کم نیست این چنین بازی هایی!

 

آقای خاتمی تبریک! تبریک از آن جهت که با بازی دادن مردم، عکس خود را بر روی صفحه روزنامه ها و نام خود را در خروجی خبرگزاری ها مستدام نگه داشته اید(!)


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط 87/7/14:: 1:37 عصر     |     () نظر
 
عزت یا ذلت؟ مساله این است!

یادمان نرفته است زمانی که خاتمی در سازمان ملل از قاتلان مردم سرخ پوست و بومی آمریکا به عنوان مردم مجاهد آمریکا یاد کرد و از ابراهام لینکلن به عنوان شهید!

هنوز در خاطرمان هست زمانی که آمریکا در خاورمیانه بمب و موشک بر سر زنان و کودکان میریخت، خاتمی دعوت میکرد تا شاعران و هنرمندان ملل مختلف در کنار هم بنشینند و گفت گو کنند. به جای اینکه آمریکا را به چاش بکشد که باید از جنایات خود دست بردارد، صحبت از گل و بلبل و سنبل میکرد. به جای آنکه توجه سران کشورها را به جنایت امریکا جلب کند، آنها را مشغول به گفتگو میان شعرا و فیلسوفان میکرد تا آمریکا راحت تر جنایت کند و راحت تر گلوله بر سر مردم بی دفاع بریزد.

اما خدا را شکر میکنم که بازهم کسی پیدا شد تا از عدالت بگوید و از آرمانها. کسی که فراموش نکرده باشد انقلاب ایران چرا جهانی شد. کسی که فراموش نکرده باشد ملتهایی در دنیا زیر تیغ جلادان استکبار زندگی میکنند. کسی که توجه سران کشورها را به زیاده طلبی، خودخواهی، زورگویی و بی عدالتی جلب کند. کسی که در سخنان خود خدا را به یاد آورد. کسی که از موضع قدرت حرف بزند و نه از دریچه ضعف و حقارت!


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط 87/7/5:: 3:55 عصر     |     () نظر
 
مهر و باز هم تغییر ساعت

امسال شاهد آن هستیم که موضوع تغییر ساعت رسمی کشور دوباره بر سر زبانها افتاده و به موضوعی برای تبدیل شدن به التهاب در جامعه تبدیل شده است! اولین بازخورد این تغییر ساعت را آنجا مشاهده کردیم که علما خواستار تغییر ساعت قبل از ماه مبارک رمضان شدند.

 اما باید دید به واقع این تغییر ساعت با چه هدفی به تصویب مجلس رسید و اصولا مجلس در جایگاهی بود که چنین قانونی را تصویب کند یا خیر؟ و نباید از این نکته نیز غافل شد که بر طبق نظر سنجی ها اکثریت مردم موافق با عدم تغییر ساعت بودند و این تثبیت ساعت رسمی به نوعی آرامش روانی را برای مردم فراهم نموده بود.

 

فرضیه کاهش مصرف انرژی ( چیزی که در حد فرضیه باقیمانده و حتی خلاف آن هم به اثبات رسیده است) مهمترین دلیل دولت وقت بود تا از سال 1370 موضوع تغییر ساعت رسمی کشور را در هیئت وزیران به تصویب رسانده و آن را اجرایی نماید. با روی کار آمدن دولت نهم و با بررسی های به عمل آمده این مصوبه لغو گردید که بر اساس آمار رسمی، این تثبیت ساعت حتی باعث کاهش مصرف انرژی نیز گردید.

اما مجلس هفتم با محوریت مرکز پژوهش ها طرحی دو فوریتی را به تصویب رساند که بر اساس آن ساعت در اول فروردین یک ساعت به جلو کشیده شده و در 30 شهریور به حالت عادی باز میگردد.

اما باید دید آیا مجلس در جایگاه تصویب این قانون قرار داشت؟

اصل 138 قانون اساسی چنین اشاره دارد:

«هیأت وزیران حق دارد براى انجام وظایف ادارى و تأمین اجراى قوانین و تنظیم سازمان هاى ادارى به وضع تصویبنامه و آیین نامه بپردازد.»

بدیهی است که تغییر ساعت کشور دقیقا تغییر در ساعت اداری و ساعت فعالیت صنوف است و این همان چیزی است که جزو اختیارات دولت بوده و  مجلس خود را در حوزه اختیارات دولت وارد کرده است.

با همه این تفاسیر واضح و مبرهن است که این قانون مجلس هفتم نه یک قانون جهت پیشرفت کشور، بلکه قانونی کاملا سیاسی و هدف دار در جهت مقابله با دولت بوده است و حال آنکه دود این آتش بر چشم مردم فرو رفته و خواهد رفت.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط 87/6/30:: 11:18 عصر     |     () نظر
 
لیالی قدر

اگر قلبتان تپید و اگر اشکتان چکید

اینجا کسی محتاج دعاست


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط 87/6/30:: 5:32 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره

.:: دستخط های یک عدالت خواه ::.



خون دادن برای امام خمینی زیباست، اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای از آن هم زیباتر است...
صفحه‌های دیگر
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها